بخش اوّل: واژه های فارسی دری رایج در کابل با برابر های رایج در تهران
الف
آب باز: شناگر، غوّاص
آب بازی: شنا
آبله : تاول
آبنا : تنگهء آبی
آتوبیوگرافی: خودزیستنامه
آرتینه: دختر نوجوان
آشک: از غداهای محلی
آوری: سماق یا دانه یی ترش مانند سماق
ابرا: رضایت مدّعی در ختم دعوا
اپیدمی: بیماری شایع و واگیردار
اتن : نوعی پایکوبی و دست افشانی، رقص ملّی
اجاره: رهن، گرو
احصائیه: آمار
اختلاط: گفت و گو
ادیتوریم: آمفی تیاتر
ارتباط عامّه: روابط عمومی
ارچ: لثه ( در هرات) ـ
اردو: ارتش
ارکان حرب: ستاد ارتش
ارگ شاهی: مجتمع کاخهای سلطنتی
ارمونیه : آرمونیا، هارمونیا، نوعی آلهء موسیقی هندی
ارهت: چاه بزرگ که با گردونه برای آبیاری به نیروی حیوان از آن آب کشند
اریکین (الکین) : فانوس
ازار: شلوار
ازاربند: بند شلوار
اسپار: از ابزار کشاورزی
اسپانوی: ( هسپانوی) اسپانیایی
استاتسکوپ: گوشی پزشکی
استخبارات: اطلاعات، پلیس مخفی
استخدام: کارگزینی
استریا: اتریش
استنطاق: بازجویی
استیشن: ایستگاه، فرستنده
اسد: مرداد
اَسِستانت: استادیار، دانشیار
اشپول: سوت
اشپولاق = اشپول
اشتپنی: یدک، زاپاس، چرخ زاپاس
اشترنگ: فرمان ماشین
اشتق: برگهء زردالو، کشته ( درخراسان) ـ
اضافه بست: منتظر خدمت کارمندی که در تشکیلات جدید
برایش پُستی در نظر گرفته نشده
اطراف: حومه، ولایات
اطرافی: شهرستانی
اطفائیّه: آتش نشانی
اطّلاعات و کلتور: ارشاد و فرهنگ
اعشاریّه: ممیّز
اعلان: آگهی
افغان: 1. پشتون، پشتو زبان 2. شهروند افغانستان
افغانی: واحد پول افغانستان
اکادمی : فرهنگستان
اکاسی: آقاقیا
اکسریز: رادیولوژی
اگریمان: آگرمان، موافقتنامه
الچه: جاجیم – پارچهء خشن پشمی
اُلِسوال: بخشدار
السوالی: بخش، بخشداری (در تقسیمات کشوری) ـ
السی جرگه: مجلس شورا
القلی: قلیایی
الماری: قفسه، کمدِ لباس
الماسک: صاعقه، برقک، برق
اَم : انبه
انانس: اعلام برنامه
انانسر: اعلام کنندهء برنامه
انبار: سرگین دام که هیزم سازند
انباق: هوو
انبُرپلاس: انبردست
انترَکت: میان پرده
انتیک فروش: عتیقه فروش
انجنیر: مهندس
اندر: ناتنی
اندل : هِندِل
اندل چو: الا کلنگ ( در هرات: الی لنبک) ـ
اندیوال: رفیق، سهیم
اندیوالی: شراکت
انفلاق: انفجار
انگلیس: اهل انگلستان، انگلیسی
اودرزاده: پسرعمو
اودرزادگی: هم چشمی و رقابت خانوادگی
اورگنجی: یک قران قدیم مانند درهم یا سنار
اولجه: مالی که به زور ستانند
اولچک: دستبند زندانی
ایتالوی: ایتالیایی
الف
آب باز: شناگر، غوّاص
آب بازی: شنا
آبله : تاول
آبنا : تنگهء آبی
آتوبیوگرافی: خودزیستنامه
آرتینه: دختر نوجوان
آشک: از غداهای محلی
آوری: سماق یا دانه یی ترش مانند سماق
ابرا: رضایت مدّعی در ختم دعوا
اپیدمی: بیماری شایع و واگیردار
اتن : نوعی پایکوبی و دست افشانی، رقص ملّی
اجاره: رهن، گرو
احصائیه: آمار
اختلاط: گفت و گو
ادیتوریم: آمفی تیاتر
ارتباط عامّه: روابط عمومی
ارچ: لثه ( در هرات) ـ
اردو: ارتش
ارکان حرب: ستاد ارتش
ارگ شاهی: مجتمع کاخهای سلطنتی
ارمونیه : آرمونیا، هارمونیا، نوعی آلهء موسیقی هندی
ارهت: چاه بزرگ که با گردونه برای آبیاری به نیروی حیوان از آن آب کشند
اریکین (الکین) : فانوس
ازار: شلوار
ازاربند: بند شلوار
اسپار: از ابزار کشاورزی
اسپانوی: ( هسپانوی) اسپانیایی
استاتسکوپ: گوشی پزشکی
استخبارات: اطلاعات، پلیس مخفی
استخدام: کارگزینی
استریا: اتریش
استنطاق: بازجویی
استیشن: ایستگاه، فرستنده
اسد: مرداد
اَسِستانت: استادیار، دانشیار
اشپول: سوت
اشپولاق = اشپول
اشتپنی: یدک، زاپاس، چرخ زاپاس
اشترنگ: فرمان ماشین
اشتق: برگهء زردالو، کشته ( درخراسان) ـ
اضافه بست: منتظر خدمت کارمندی که در تشکیلات جدید
برایش پُستی در نظر گرفته نشده
اطراف: حومه، ولایات
اطرافی: شهرستانی
اطفائیّه: آتش نشانی
اطّلاعات و کلتور: ارشاد و فرهنگ
اعشاریّه: ممیّز
اعلان: آگهی
افغان: 1. پشتون، پشتو زبان 2. شهروند افغانستان
افغانی: واحد پول افغانستان
اکادمی : فرهنگستان
اکاسی: آقاقیا
اکسریز: رادیولوژی
اگریمان: آگرمان، موافقتنامه
الچه: جاجیم – پارچهء خشن پشمی
اُلِسوال: بخشدار
السوالی: بخش، بخشداری (در تقسیمات کشوری) ـ
السی جرگه: مجلس شورا
القلی: قلیایی
الماری: قفسه، کمدِ لباس
الماسک: صاعقه، برقک، برق
اَم : انبه
انانس: اعلام برنامه
انانسر: اعلام کنندهء برنامه
انبار: سرگین دام که هیزم سازند
انباق: هوو
انبُرپلاس: انبردست
انترَکت: میان پرده
انتیک فروش: عتیقه فروش
انجنیر: مهندس
اندر: ناتنی
اندل : هِندِل
اندل چو: الا کلنگ ( در هرات: الی لنبک) ـ
اندیوال: رفیق، سهیم
اندیوالی: شراکت
انفلاق: انفجار
انگلیس: اهل انگلستان، انگلیسی
اودرزاده: پسرعمو
اودرزادگی: هم چشمی و رقابت خانوادگی
اورگنجی: یک قران قدیم مانند درهم یا سنار
اولجه: مالی که به زور ستانند
اولچک: دستبند زندانی
ایتالوی: ایتالیایی
کلمات کلیدی: